ما 3 تا !

ساخت وبلاگ
ندا خانم هم جوجه رو آخر پاییز شمرد قدم نو رسیده خیلی مبارک آقا حامد و ندای عزیزم   امیدوارم موفقیت های پی در پیش رو ببینید... و کنار هم سالم و خوشحال باشید...   حلما کوچولوی خوشگل؛ خوش اومدی ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 64 تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1398 ساعت: 12:02

دو روز پیش داشتم بعد از چندین ساعت انجام کاری برمیگشتم خونه م، که یهو تو پیاده‌رو سر جام خشکم زد!  طرف مقابلمم سر جاش خشکش زده بود!که بعد از چند ثانیه دو تایی زدیم زیر خنده...دوستمون سحر رو که رابطه ی ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 52 تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1398 ساعت: 12:02

علیسان ن : مریم ت : یکشنبه پنجم آذر ۱۳۹۶ ز : 14:21 | +چند ماهی هست که نرگس عزیزمون یه گل پسر خوشگل دارههمون روزا می خواستم یه پست بذارم، حتی متن هم آماده کردم؛ اما نمی دونم چی شد، اینترنت قطع شد و سیستم قاطی کرد که نشد پستو بذارم...خیلی حس جالبیه که ببینی دوستت مامان شدهآقا پسری که به تازگی اومدی...آقای علیسانمطمئنم مرد خوبی میشی، چون زن خوبی داره تربیتت می کنه... ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 66 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 14:55

ترم 2 کاردانی بودیم و منو نرگس اغلب شبا تا دیر وقت بیدار بودیم ... یعنی من همه ش بیدار بودم و نرگس هم با من بیدار می موند ... یه شب ما حدود ساعت 3 بود که خوابیدیم و خیلی خیلی خسته بودیم ... نرگس ساعت گوشیشو تنظیم کرد که حدود 5 و خورده ای زنگ بخوره , پا شیم نماز صبح بخونیم! کلاس هم داشتیم اون روز ...   راس ساعت صدای آلارم گ ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 1:06

به نام آرام دل ها   سلام ... اميدوارم مريم و نرگس عزيزم حالشون خوب باشه ... من مدتهاست پستي نذاشتم ... و امروز ميخوام يه خاطره از دوران ما 3 تاييمون بگم .... يادش بخير ...يادش بخير..... چه دوراني داشتيم ما  ، سر پروژه ها با هم بحث ميكرديم ،اما هيچ وقت قهر نمي كرديم يعني دعوا نمي كرديم ...و آخرش پروژمون بهترين پروژه ميشد .چون هماهنگ بوديم .گروه خوبي بوديم .الان كه نر ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : پيتزا,پرنيان, نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 1:06

  می خواستم زودتر ازینا این مطلبو بنویسم , اما به خاطر یه سری مسائل که خود بچه ها در جریانش هستند ؛ یه کوچولو دیرشده ... اما هنوزم تازه ست ...   دوشنبه 13 مرداد 93 ... نرگس خانم و آقا فرید با هم ازدواج کردند ... خیلی خیلی تبریک می گیم به هر دوتون ... امیدواریم همیشه ی همیشه در کنار همدیگه شاد و سالم باشید ...   با اینکه همیشه دوست داشتم توی همچین روزی در کنار نرگس باشم ؛ اما اون روز نشد که بشه... ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : عزیزم,مبارکه, نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 48 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 1:06

  حکایت من شده, حکایت ِ اون بچه ی ته تغاری ِ خونه ... که یه غمی هست که همیشه بچه های آخر بیشتردرکش می کنن ... غم به مرور کم شدن آدمای سر سفره ...   قبلا" 3 نفر بودیم که همیشه با هم می رفتیم دانشگاه , با هم تحقیقاتو و پروژه ها رو انجام می دادیم ... اکثر اوقات کنار هم بودیم ... یا خونه ی دانشجوئی ِ ما بودیم یا خونه ی ندا اینا... با هم می رفتیم بیرون ... پارک و فست فود و خرید و ... ولایت همدیگه (!) و ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 1:06

سلام دوستای عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه... 4شنبه سوری هم مبارک .... همونطوری که مریم جون توضیح داد منو مریم همخونه بودیم روزای خوبی داشتیم یادش بخیر... دوستان جونم براتون بگه که مریم خانوم عادت داره شبا بیدار باشه...منم از این عادتا نداشتم تا این که با خانوم مریم همخونه شدم ... البته بعد از 2 سال بیشتر از 3-4 نمیتونستم بیدار بمونم... خلاصه یه شب حدودا ساعت 2-3 بود تصمیم گرفتم برم بخوابم!!! طبق معمول همیشه رفتم مسواک و خمیر دندانو برداشتم و رفتم سمت حیاط.... مسواکمو داشتم میزدم کههههههههه احساس کردم مسواک خیلی نازکههههه،نرمههههه... یه آن به خودم اومدم فهم ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : مسواک,مسواک زدن,مسواک برقی,مسواک برقی oral b,مسواک بین دندانی,مسواک برقی براون,مسواک سیگنال,مسواک زدن به انگلیسی,مسواک برقی فیلیپس,مسواک به انگلیسی, نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 103 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 11:45

ترم 2 کاردانی بودیم و منو نرگس اغلب شبا تا دیر وقت بیدار بودیم ... یعنی من همه ش بیدار بودم و نرگس هم با من بیدار می موند ... یه شب ما حدود ساعت 3 بود که خوابیدیم و خیلی خیلی خسته بودیم ... نرگس ساعت گوشیشو تنظیم کرد که حدود 5 و خورده ای زنگ بخوره , پا شیم نماز صبح بخونیم! کلاس هم داشتیم اون روز ...   راس ساعت صدای آلارم گوشیه نرگس در اومد ... البته من نشنیدم ... خود ِ نرگس از صدای زنگ بیدار شد ... من فقط یادمه که با صدای نرگس از خواب بیدار شدم ... دیدم نرگس دو زانو زده نشسته بالاسرم! با دست هی منو تکون می داد و می گفت : مریم پاشو! من: چی؟! نرگس: پاشو پاشو! من: چه خبره ؟!   ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : خواب به انگلیسی,خواب تلخ,خواب مار,خواب رفتن دست,خواب زده ها,خواب راحت حصین,خواب نوزاد,خواب های طلایی,خواب سگ,خواب دیدن, نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 11:45

  ترم آخر (ترم 4) که بودیم , به خاطر یکی از درسا خیلی سختی کشیدیم ... یعنی حسااااابی واسش کار کردیم ... البته واسه بقیه درسا هم خیلی کار کردیم ... چون اصولا" ترم آخر بیشتر روو پروژه و گزارش و مقاله و اینجور چیزا کار باید کرد ... ولی درس کارآفرینی چون یه درس عمومیه معمولا" زیاد روش مانور داده نمیشه ... و یه جورایی در طول ِ ترم و پایان ِ ترم موقع امتحان , سر و تهش هم میاد ... اما واسه ما اینجوری نبود! دفترچه ی ایکاش ها و زندگینامه ی کارآفرینان و طرح شغلی  و .... ! استاد کی منش فوق العاده سخت گیرن !!! یعنی سخت گیراااااااااااااااااااااا  !! عمرا" اگه کسیو بعد از خودش توو کلا ما 3 تا !...ادامه مطلب
ما را در سایت ما 3 تا ! دنبال می کنید

برچسب : کارآفرینی,کارآفرینی در منزل,کارآفرینی با سرمایه کم,کارآفرینی امید,کارآفرینی چیست,کارآفرینی pdf,کارآفرینی اجتماعی,کارآفرینی سازمانی,کارآفرینی شریف,کارآفرینی به انگلیسی, نویسنده : 1ma-3-taa8 بازدید : 125 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 11:45